نسلاً بعد نسللغتنامه دهخدانسلاً بعد نسل . [ ن َ لَم ْ ب َ دَ ن َ لِن ْ / ب َ دَ ن َ ] (ع ق مرکب ) پشت اندر پشت . پشت در پشت . (یادداشت مؤلف ).
نسلافرهنگ فارسی عمیداز لحاظ نسل.⟨ نسلاًبعدَنسل: (قید) نسلی پس از نسل؛ نسلبرنسل؛ پشتبرپشت؛ زادبرزاد.
یونسلیلغتنامه دهخدایونسلی . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه ، واقع در 18هزارگزی شمال باختری نقده ، با 109 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl
منسلیلغتنامه دهخدامنسلی . [ م ُ س َ ] (ع ص ) غم دورشونده از کسی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بی اندوه و بی ترس . (ناظم الاطباء). رجوع به انسلاء شود.
ژنشناسی ترانسلیtransmission geneticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از ژنشناسی/علم ژنتیک که در آن انتقال ژنها از نسلی به نسل دیگر مطالعه میشود متـ . ژنتیک ترانسلی ژنشناسی مندلی، ژنتیک مندلی Mendelian genetics