نزداحسگریproximity sensingواژههای مصوب فرهنگستانفنّ تشخیص حضور یا عدم حضور یک شیء با استفاده از فاصلۀ بحرانی
نزداحسگر القاییinductive proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که براساس تغییر ضریب القاوری ناشی از حضور شیء فلزی کار میکند
نزداحسگر خازنیcapacitive proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که میتواند حضور هر جسم جامدی را که بر ظرفیت خازنی نسبی آن نسبت به زمین اثر بگذارد، تشخیص دهد
نزداحسگر فراصوتultrasound proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که تراگذار صوتی دارد و در بسامدهای فراصوتی بزرگتر از بیست هزار هرتز به ارتعاش درمیآید
نزداحسگر القاییinductive proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که براساس تغییر ضریب القاوری ناشی از حضور شیء فلزی کار میکند
نزداحسگر خازنیcapacitive proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که میتواند حضور هر جسم جامدی را که بر ظرفیت خازنی نسبی آن نسبت به زمین اثر بگذارد، تشخیص دهد
نزداحسگر فراصوتultrasound proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که تراگذار صوتی دارد و در بسامدهای فراصوتی بزرگتر از بیست هزار هرتز به ارتعاش درمیآید