نرم رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ، سُر خوردن، سُریدن، لغزیدن، شناور بودن، سُبک پریدن، لیز خوردن، روان حرکت کردن
نرمآکندparenchymaواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از یاختهها که توانایی ذاتی تقسیم یاختهای دارند و از نظر قطر جورقطر (isodiametric) یا طویل هستند و فقط دیوارة یاختهای اولیه دارند و در هنگام بلوغ زندها
نرمافزار آرشیویarchival softwareواژههای مصوب فرهنگستانبرنامۀ رایانهای که برای تسهیل مدیریت آرشیو طراحی شده است
نرمافزار شبکهسازیnetworking software, social networking softwareواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ابزار ارتباطی که برای ایجاد اجتماعهایی از مردم به کار میرود
نرمافزار مدیریت پروژهproject management softwareواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزاری تخصصی که برای کمک به گروه مدیریت پروژه به کار میرود
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا
ابزار ردگیری کووید ـ 19COVID-19 tracking toolواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزاری برای دستیابی به اطلاعات و آمار مرتبط با کووید ـ 19