ناهبلغتنامه دهخداناهب .[ هَِ ] (ع ص ) غنیمت گیرنده . غارت کننده . (آنندراج ). نهب کننده . غنیمت گیرنده . (فرهنگ نظام ). گیرنده . به زور گیرنده . غارت کننده . (ناظم الاطباء). چپو
نبثلغتنامه دهخدانبث . [ ن َ ] (ع مص ) کاویدن زمین به دست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حفر و نبش کردن با دست . (از معجم متن اللغة). || کاویدن و برآوردن خاک از چاه . (از اقرب الم
نبثلغتنامه دهخدانبث . [ ن َ ب َ ] (ع اِ) نشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اثر. (معجم متن اللغة) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || جای پا. رد پا. اثر ال
ندابةلغتنامه دهخداندابة. [ ن َ ب َ ] (ع مص ) زیرک گردیدن . (منتهی الارب ). || سبک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || نَدْب شدن . (از اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نَدْب شود.
ندبلغتنامه دهخداندب . [ ن َ ] (ع اِ) ج ِ ندبة، به معنی اثر زخم باقی مانده بر پوست . رجوع به نَدْبة و نَدَبة شود. و جمع آن ندوب و انداب است .
ناهبلغتنامه دهخداناهب .[ هَِ ] (ع ص ) غنیمت گیرنده . غارت کننده . (آنندراج ). نهب کننده . غنیمت گیرنده . (فرهنگ نظام ). گیرنده . به زور گیرنده . غارت کننده . (ناظم الاطباء). چپو
نبثلغتنامه دهخدانبث . [ ن َ ] (ع مص ) کاویدن زمین به دست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حفر و نبش کردن با دست . (از معجم متن اللغة). || کاویدن و برآوردن خاک از چاه . (از اقرب الم
نبثلغتنامه دهخدانبث . [ ن َ ب َ ] (ع اِ) نشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اثر. (معجم متن اللغة) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || جای پا. رد پا. اثر ال
ندابةلغتنامه دهخداندابة. [ ن َ ب َ ] (ع مص ) زیرک گردیدن . (منتهی الارب ). || سبک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || نَدْب شدن . (از اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نَدْب شود.
ندبلغتنامه دهخداندب . [ ن َ ] (ع اِ) ج ِ ندبة، به معنی اثر زخم باقی مانده بر پوست . رجوع به نَدْبة و نَدَبة شود. و جمع آن ندوب و انداب است .