ندرتلغتنامه دهخداندرت . [ ن ُ رَ ] (اِخ ) لاله حکیم چند تهانیسری ، متخلص به ندرت . از پارسی گویان هند است و در قرن دوازدهم میزیسته و با میرزا بیدل و سراج الدین آرزو معاصر و مصاح
ندرتلغتنامه دهخداندرت . [ ن ُ رَ ] (ع اِمص ) کمی . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (فرهنگ نظام ). تنگ یابی . کم یابی . دیریابی . شذوذ. دشواریابی . عزت . (یادداشت مؤلف ). ندرة.- ب
ندرتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان رت، ندرت وقوع در زمان، گاه و بیگاهی، پراکندگی، اتفاقی بودن، گاهگاه بودن، قلت وقوع کمیابی، تنگی، کمبود، کمی، قلت موجود نادر، موجودات استثنایی فقدان،
ندرتاًلغتنامه دهخداندرتاً. [ ن ُ رَ تَن ْ ] (ع ق ) ندرةً. به ندرت . گاه گداری . شذوذاً. گاهگاه . گاهی . تک تک . تک وتوکی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ندرت و ندرة شود.
ندرتاًلغتنامه دهخداندرتاً. [ ن ُ رَ تَن ْ ] (ع ق ) ندرةً. به ندرت . گاه گداری . شذوذاً. گاهگاه . گاهی . تک تک . تک وتوکی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ندرت و ندرة شود.