لغتنامه دهخدا
نداءة. [ ن ُ ءَ ] (ع اِ) کمان رستم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قوس قزح . (مهذب الاسماء). || پاره ای از گیاه متفرق و پریشان . (منتهی الارب ) (از المنجد) (آنندراج ). ج ، ندء. || طریقی و خطی که در گوشت خلاف رنگ آن پیدا گردد. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || آنچه بالای ناف اسب است