شکوهلغتنامه دهخداشکوه . [ ش ُ ] (اِ) شأن . شوکت . حشمت . بزرگی . بزرگواری . جاه و جلال . (از برهان ) (ناظم الاطباء). حشمت . بزرگی . (لغت فرس اسدی ). جلال . بزرگی . (آنندراج ) (
رفرملغتنامه دهخدارفرم . [ رِ فُرْ ] (فرانسوی ، اِ) تغییر اوضاع و تشکیلات بنگاه ، اداره ، شهر، کشور، مذهب و غیره . (فرهنگ فارسی معین ). اصلاحات . || رفرم یا رفرماسیون ، اصلاح دین
مولویلغتنامه دهخدامولوی . [ م َ / مُو ل َ ] (اِخ ) لقبی است که به جلال الدین محمد عارف و شاعر و حکیم و صاحب مثنوی معروف دهند. (یادداشت مؤلف ). نام او محمد و لقبش در دوران حیات خ
دماغلغتنامه دهخدادماغ . [ دَ ] (اِ) انف . بینی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عضو و اندام واقع در وسط چهره . آلت بویایی . بنظر می رسد که این معنی و معانی بعدی نیز عموماً از معنی ن
دودلغتنامه دهخدادود. (اِ) جسمی بخارشکل شبیه به ابر که از اجسام در حین احتراق متصاعد می گردد. (ناظم الاطباء). جسمی تیره و بخاری شکل و شبیه ابر که به سبب سوختن اشیاء پدید آید و ب