لغتنامه دهخدا
نخع. [ ن َ ] (ع اِ) آب بینی . (غیاث اللغات از صراح و شرح نصاب ). || (مص ) آب بینی انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیزی از سینه یا بینی بیرون افکندن . (از اقرب الموارد). || خالص کردن دوستی و نصیحت را با کسی . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گ