نخشیدنلغتنامه دهخدانخشیدن . [ ن َ دَ ] (مص ) شکستن سرو شکافتن کاسه ٔ سر. (از ناظم الاطباء) (از شعوری ).
نخشیدنلغتنامه دهخدانخشیدن . [ ن َ دَ ] (مص ) شکستن سرو شکافتن کاسه ٔ سر. (از ناظم الاطباء) (از شعوری ).
کازقیلغتنامه دهخداکازقی . [ زَ ](اِخ ) ابومحمد عبدالعزیزبن محمدبن النخشی الحافظ. وی از ابوبکر محمدبن ابراهیم بن محمدبن مهردویه کازرونی روایت کرده است . (از انساب سمعانی ورق 471 ا