سادهلغتنامه دهخداساده . [ دَ / دِ ] (ص ) بی نقش و نگار. (انجمن آرا) (آنندراج ). بی نقش . (شرفنامه ٔ منیری ). مقابل منقش . (برهان ). قماش خالی از نقوش . (شعوری ). بی نگار. اطلس (
نخودچیلغتنامه دهخدانخودچی . [ ن ُ خُدْ ](اِ مرکب ) نخود بوداده . (فرهنگ نظام ). قسمی نخود که برشته کنند و آن جزو آجیل است . (یادداشت مؤلف ). || نخود ریزه و کوچک تر از نخودهای معم
نخودلغتنامه دهخدانخود. [ ن ُ خُدْ ] (اِ) نام دانه ای است خوراکی که از ماش و عدس بزرگتر است و مانند آنها در خورش پخته میشود. (فرهنگ نظام ).نوعی از حبوبات مأکول و لذیذ. (ناظم الا
نخودآبلغتنامه دهخدانخودآب . [ ن ُ خُدْ ] (اِ مرکب ) نوعی از پرهیزانه ٔ بیماران که از گوشت بی چربی و نخود جوشانیده در آب ترتیب دهند. (ناظم الاطباء). ابوحنیفه . (مهذب الاسماء). آبگو