نجاحلغتنامه دهخدانجاح . [ ن َ ] (اِخ ) ملقب به المؤید. مملوک حبشی بود و به سال 412 هَ . ق . از طرف سلسله ٔ بنی زیاد به حکومت زبید رسید و تا سال 452 حکومت کرد. وی مؤسس سلسله ٔ
نجاحلغتنامه دهخدانجاح . [ ن َ ] (ع اِمص ) پیروزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فیروزی . (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). کامیابی . کامروائی . ظفر. فوز. (یادداش
نجاحةلغتنامه دهخدانجاحة. [ ن َ ح َ ] (ع اِمص ) شکیبائی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). صبر، چه آن نجاح و رسیدن به مقصود را آسان می کند. (از المنجد).
آل نجاحلغتنامه دهخداآل نجاح . [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) طائفه ای از سلاطین اسلام که در زبید مدتی حکم رانده اند (412-553 هَ .ق .). سرسلسله ٔ آنان نجاح مملوک حبشی مرجان از ملوک بنی زیاد بود
نجاحةلغتنامه دهخدانجاحة. [ ن َ ح َ ] (ع اِمص ) شکیبائی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). صبر، چه آن نجاح و رسیدن به مقصود را آسان می کند. (از المنجد).
آل نجاحلغتنامه دهخداآل نجاح . [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) طائفه ای از سلاطین اسلام که در زبید مدتی حکم رانده اند (412-553 هَ .ق .). سرسلسله ٔ آنان نجاح مملوک حبشی مرجان از ملوک بنی زیاد بود
جیشلغتنامه دهخداجیش . [ ج َ ] (اِخ ) ابن نجاح . از حکام بنی نجاح است که پس از سعیدبن نجاح در سال 482 هَ . ق . امارت زبید یافت و تا 498 ببود. وی سومین حکمران آل نجاح است . (طبقا