نتوعلغتنامه دهخدانتوع . [ ن ُ ] (ع مص ) اندک اندک برآمدن خون از زخم و همچنین آب از چشم و عرق از بدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
نتوءدیکشنری عربی به فارسیبرامدگي , شکم , تحدب , ورم , بالا رفتگي , صعود , متورم شدن , باد کردن , اخراج , بيرون اندازي , بيرون امدگي , انفصال , دندانه , کنگره , نوک , برامدگي تيز , بريدگ
نتوءلغتنامه دهخدانتوء. [ ن ُ ] (ع مص ) برآمدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || بیرون آمدن چیزی از جای خود بی آشکارگی . (آنندراج ). || منتفخ گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج
پالایشلغتنامه دهخداپالایش . [ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از پالودن . تصفیه . صافی کردن . پالودن و توّسعاً وضع. حَطّ : از ایشان ترا دل پر آرایش است گناه مرا نیز پالایش است . فردوسی . |