لغتنامه دهخدا
نبرده . [ ن َ ب َ دَ / دِ ] (ص نسبی ) (از: نبرد + ه ، پسوند نسبت و اتصاف ). (حاشیه ٔ برهان قاطع معین ). شجاع .دلیر. دلاور. (برهان قاطع). مبارز. (لغت فرس اسدی ). مرد مبارز. (فرهنگ نظام ). نبردکننده . جنگی . دلیر. (انجمن آرا) (آنندراج ). بهادر.