نای‌های آوندیglobular flutesواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از نای‌ها که به جای لولۀ صوتی محفظهای به اَشکال مختلف دارند
نای‌های سَردَمشیend-blown flutesواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از نای‌ها که در راستای لوله در آنها دمیده میشود
نای‌های کناردَمشیside-blown flutesواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از نای‌ها که عمود بر لوله در آنها دمیده میشود
نای‌های سوت‌دارduct flute, whistle flute, fipple fluteواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از نای‌های سردمشی که دارای سرمجرای هوا هستند
نای‌های سوت‌دارduct flute, whistle flute, fipple fluteواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از نای‌های سردمشی که دارای سرمجرای هوا هستند
سرمجراwindwayواژه‌های مصوب فرهنگستانمعبر باریکی در نای‌های سوت‌وار که هوا را به طرف لبۀ تیز دریچۀ هوا هدایت می‌کند
آزادوارلغتنامه دهخداآزادوار. [ زادْ ] (اِ مرکب ) نام لحن و نوائی از موسیقی : صلصل باغی بباغ اندر همی نالد بدردبلبل راغی براغ اندر همی نالد بزاراین زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان وآن
موسیقارلغتنامه دهخداموسیقار. (معرب ، اِ) یک نوع سازی که از نی های بزرگ و کوچک ترتیب داده اند. (ناظم الاطباء). نام سازی است که در آن نی هائی بزرگ و کوچک به اندام مثلث با هم وصل کنند