ناکتخدالغتنامه دهخداناکتخدا. [ ک َ خ ُ ] (ص مرکب ) مرد بی زن . (آنندراج ). ناکدخدا. رجوع به ناکدخدا شود. || ناخدا. ملاح . کشتیبان . صاحب کشتی . (از ناظم الاطباء).
نامتأهللغتنامه دهخدانامتأهل . [م ُ ت َ ءَهَْ هَِ ] (ص مرکب ) ناکتخدا. که تأهل اختیار نکرده است . عزب . که صاحب زن و عیال نیست . مجرد.
متأیملغتنامه دهخدامتأیم . [ م ُ ت َ ءَی ْ ی ِ ] (ع ص ) مرد یا زن ناکتخدا. (آنندراج ). مرد ناکدخدا مانده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأیم شود.