ناکبلغتنامه دهخداناکب . [ ک ِ ] (ع ص ) عدول کننده . اعراض کننده . أنکب . (معجم متن اللغة). عدول کننده ٔ از راه و کناره گیرنده . (ناظم الاطباء). || میل کننده از جای خود به سوی د
نابدیکشنری عربی به فارسیسگي , وابسته به خانواده سگ , سگ مانند , دندان ناب , دندان انياب (در سگ و مانند ان) , نيش
نکبلغتنامه دهخدانکب . [ ن َ ک َ ] (ع اِمص ) میل و کجی در چیزی . (از تاج العروس ). کجی در هر چیزی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || لنگی شتر، یا نوعی از بیماری ستور که در منکب پدی