ناکافیلغتنامه دهخداناکافی . (ص مرکب ) غیر کافی . نامکفی . که کفایت نکند. نابسنده . که بسنده و مکفی نیست . مقابل کافی . رجوع به کافی شود.
ورآمدن ناکافیunderprovingواژههای مصوب فرهنگستانورآمدن کمترازمعمول خمیر براثر فعالیت کم مخمر و سرعت کمتر تولید گاز متـ . کمورآمدن