نقّارهnaker, nacara, naqqarahواژههای مصوب فرهنگستانسازی کهن و شرقی از خانوادۀ پوستصداها، معمولاً بهصورت جفت، با کوکهای متفاوت
برآوردگر ناکاراinefficient estimatorواژههای مصوب فرهنگستانبرآوردگری که واریانس آن بزرگتر از واریانس کمینۀ ممکن باشد
deficienciesدیکشنری انگلیسی به فارسینقص ها، کمبود، نقص، کاستی، عدم، کسر، عیب، ناکارایی، قصور، کمی، نکته ضعف