26 فرهنگ

1696 مدخل


ناچاری

nāčāri

ناچار بودن؛ بیچارگی.

استیصال، اضطراری، بیچارگی، ضرورت، عجز، لابدی، لاعلاجی

desperation, inevitability, obligation, pinch