ناپدیدفرهنگ مترادف و متضادباطن، پنهان، پوشیده، غیب، گم، مستور، مفقودالاثر، مفقود، ناپیدا، نهان، نهفته ≠ پدید
ناپدیدلغتنامه دهخداناپدید. [ پ َ ] (ص مرکب ) ناپیدا. (آنندراج ). پیدا نشده . (ناظم الاطباء). نهفته . پنهان . خفی . غیربارز. ناپدیدار. نامشهود. غایب : پدید تنبل او ناپدید مندل اوی
ناپدیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی پدید، گم، گمشده، گمگشته، مفقود، مفقودالاثر، سربهنیست پوشیده، باطن، باطنی، نهان، مستور، محجوب، غیبی، پنهان، ناپیدا، نهفته، مخفی نامرئی، غیب زود
ناپدید شدندیکشنری فارسی به انگلیسیabscond, disappear, dissipate, dissolve, evanesce, evaporate, go, vanish