ناپایدارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیثبات، تغییرپذیر، فانی، گذرا، متزلزل، متغیر ۲. مذبذب، هرهریمسلک ≠ پایدار
ناپایداردیکشنری فارسی به انگلیسیephemeral, evanescent, fickle, fleeting, impermanent, mercurial, perishable, unstable, variable, volatile
ناپایدارلغتنامه دهخداناپایدار. (نف مرکب ) فانی . هلاک شونده . (آنندراج ). فانی . (ناظم الاطباء). بی دوام . گذران . ناپاینده . گذرنده . که دائمی و باقی و همیشگی نیست : اگر شهریاری و