ناورولغتنامه دهخداناورو. [ رَ / رُو ] (ص مرکب ) جائی که ناو از آن بتواندگذشت . ترعه و کانالی که قابل رفت وآمد ناوها باشد.
ناوگروهsquadron 2واژههای مصوب فرهنگستان1. نوعی تقسیمبندی اداری ـ پشتیبانی نیروها در نیروی دریایی، بزرگتر از ناودسته و کوچکتر از ناوتیپ 2. نوعی سازماندهی راهکنشی یا عملیاتی در نیروی دریایی شامل دو ناودسته یا بیشتر
ناوگروه آبخاکیamphibious squadronواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ چند ناو نیروبَر هجومی (assault shipping) آبخاکی که برای حمل نیروها و تجهیزات در عملیات هجومی آبخاکی مورد استفاده قرار میگیرد
ناورودلغتنامه دهخداناورود. (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان اسالم بخش هشتپر شهرستان طوالش است ، در 10 هزارگزی جنوب هشتپر، کنار راه شوسه ٔ انزلی به آستارا. در جلگه ٔ معتدل مرطوب واقع است و 812 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و از رودخانه ٔ ن
ناورودلغتنامه دهخداناورود. (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان اسالم بخش هشتپر شهرستان طوالش است ، در 10 هزارگزی جنوب هشتپر، کنار راه شوسه ٔ انزلی به آستارا. در جلگه ٔ معتدل مرطوب واقع است و 812 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و از رودخانه ٔ ن