ناورزواژهنامه آزادناورز یا به بیان بهتر و تلفظ دقیق تر (نــاوَرز) به لاتین (navarz) از نام های دوران هخامنشی بوده و معنی دیگر آن سرباز دریایی می باشد .
نوعروسلغتنامه دهخدانوعروس . [ ن َ / نُو ع َ ] (اِ مرکب ) زنی که تازه شوهر کرده باشد. (ناظم الاطباء). تازه عروس . دختری که تازه عروس شود. (فرهنگ فارسی معین ). تازه شوکرده . نوکدبانو. تازه به خانه ٔ شو رفته : این جهان نوعروس را ماند<br
ناورزیدنیلغتنامه دهخداناورزیدنی . [ وَ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل ورزیدن نیست . مقابل ورزیدنی . رجوع به ورزیدنی شود.
ناورزیدهلغتنامه دهخداناورزیده . [ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ریاضت ناکشیده . ریاضت نادیده . که ورزیده و کارکشته و ماهر نیست .
ناورزیدنیلغتنامه دهخداناورزیدنی . [ وَ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل ورزیدن نیست . مقابل ورزیدنی . رجوع به ورزیدنی شود.
ناورزیدهلغتنامه دهخداناورزیده . [ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ریاضت ناکشیده . ریاضت نادیده . که ورزیده و کارکشته و ماهر نیست .