ناوبَریnavigation 2واژههای مصوب فرهنگستانعلم و مهارت هدایت و واپایی وسایل نقلیه اعم از دریایی و هوایی و ریلی و درونشهری و جادهای
ناوبری هوائیلغتنامه دهخداناوبری هوائی . [ ب َ ی ِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بجای آئروناویگاسیون پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ). رجوع به ناوبری و ناوبر شود.
لبلغتنامه دهخدالب . [ ل َ ](اِ) شفه . (دهار). لحمی که در مدخل دهان واقع است . قسمت خارجی دهان که دندانها را پوشاند. پرده ٔ پیش دهان که دندانها را پوشاند.نام هر یک از دو قسمت گ
زدنلغتنامه دهخدازدن . [ زَ دَ ] (مص ) پهلوی ، ژتن و زتن از ریشه ٔ ایرانی قدیم : جتا، جن . اوستا: گن (بارتولمه 490) (نیبرگ 258). پارسی باستان ریشه ٔ: اَجَنَم ، جَن (کشتن ). هندی
ابوشکورلغتنامه دهخداابوشکور. [ اَ ش َ ] (اِخ ) بلخی . یکی از اجله ٔ شعرای باستانی ایران . در تذکره ها ازتاریخ حیات او جز نام و موطن و از شعر وی غیر از بیتی چند در تذاکر و متفرقاتی
غزلغتنامه دهخداغز. [ غ ُ ] (اِخ ) صنفی از ترکان غارتگر بوده اند که در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف آوردند و سلطان سنجر را گرفته در قفس کردند. (برهان قاطع). غ
آزادهلغتنامه دهخداآزاده . [ دَ / دِ ] (ص ) آنکه بنده نباشد. حرّ. حرّه . آزاد. آزادمرد. مقابل بنده و عبد. ج ، آزادگان : ز مادر همه مرگ را زاده ایم همه بنده ایم ارچه آزاده ایم . فر