ناهنجاریلغتنامه دهخداناهنجاری . [ هََ ] (حامص مرکب ) کجروی . (آنندراج ). بدکرداری . انحراف از راستی . || بی راهی . بی قاعدگی . || بی مناسبتی . بی تناسبی . || کج تابی . درشتی . خشونت . گستاخی . خودرائی . سرکشی . نافرمانی . (از ناظم الاطباء).
ناهنجاریزاteratogenواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که مصرف آن در مرحلۀ خاصی از بارداری باعث پیدایش نقص در جنین شود
ناهنجاری فرهنگیcultural abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در فرهنگ جامعه که ناشی از ناسازگاری رفتاری و انحراف از آداب و رسوم پذیرفته شده در آن جامعه است
ناهنجاری سامانۀ برقpower system abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت عناصری مانند ولتاژ و جریان و توان و بسامد و پایداری در سامانۀ برق که خارج از وضعیت عادی باشند
ناهنجارلغتنامه دهخداناهنجار. [ هََ ](ص مرکب ) بی راه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نه به آئین . (یادداشت مؤلف ). بی قاعده . برخلاف طریقه ٔ معین . (لغات فرهنگستان ). نامناسب . || درشت . ناهموار. (از ناظم الاطباء). خشن . ناملایم . ناخوار. ناخار.- رفتار ناهنجار ؛ رفتار ب
ناهنجاریزاteratogenواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که مصرف آن در مرحلۀ خاصی از بارداری باعث پیدایش نقص در جنین شود
ناهنجاری فرهنگیcultural abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در فرهنگ جامعه که ناشی از ناسازگاری رفتاری و انحراف از آداب و رسوم پذیرفته شده در آن جامعه است
ناهنجاری سامانۀ برقpower system abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت عناصری مانند ولتاژ و جریان و توان و بسامد و پایداری در سامانۀ برق که خارج از وضعیت عادی باشند
ناهنجاریزاteratogenواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که مصرف آن در مرحلۀ خاصی از بارداری باعث پیدایش نقص در جنین شود
ناهنجاری سامانۀ برقpower system abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت عناصری مانند ولتاژ و جریان و توان و بسامد و پایداری در سامانۀ برق که خارج از وضعیت عادی باشند
ناهنجاری فرهنگیcultural abnormalityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در فرهنگ جامعه که ناشی از ناسازگاری رفتاری و انحراف از آداب و رسوم پذیرفته شده در آن جامعه است