اطلاعات ناهمانندasymmetric informationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن همۀ بازیگران در مورد وضعیت بازی یا بخشی از آن که به آنها مربوط میشود، اطلاعات یکسان ندارند
نامانندهلغتنامه دهخداناماننده . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) نماننده . که ماندنی نیست . که نتواند ماند. که نخواهد ماند. || نامانند. ضد. نقیض . غیرشبیه . ناهمانند.
پتانسیل تماس برقکافتیelectrolytic contact potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل پدیدآمده میان فلزهای ناهمانند وقتی که در برقکاف غوطهور هستند
dissimilarدیکشنری انگلیسی به فارسیمتفاوت است، غیر مشابه، بی شباهت، ناهمسان، ناهمانند، مختلف، ناجور، دگرگون