ناهلةلغتنامه دهخداناهلة. [هَِ ل َ ] (ع ص ) آینده و رونده ٔ در آب خور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گروه آینده و رونده در آبخور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة)
ناحلةلغتنامه دهخداناحلة. [ ح ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث ناحل است . رجوع به ناحل شود. || شتر سبک اندام . || تیغ تنک باریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). النواحل ؛ السیوف التی رقت ظباها م
نواهللغتنامه دهخدانواهل . [ ن َ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهلة. رجوع به ناهلة شود. || شتران گرسنه . (از اقرب الموارد). ج ِ ناهل . (منتهی الارب ). رجوع به ناهل شود.
نهاللغتنامه دهخدانهال . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهل . رجوع به ناهل شود. || ج ِ ناهلة. رجوع به ناهلة شود.
اسافلغتنامه دهخدااساف . [ اِ ] (اِخ ) گویند که صفا و مروة نام مردی و زنی بوده است که در زمان جاهلیت در خانه ٔ کعبه زنا کردند، حق تعالی ایشان را سنگ گردانید. اهل مکه مرد را بر سر