نانیوشیدنلغتنامه دهخدانانیوشیدن . [ نیو دَ ] (مص منفی ) نشنیدن . مقابل نیوشیدن . || نشنودن . نپذیرفتن . قبول ناکردن .
نانوشیدنیلغتنامه دهخدانانوشیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) ناآشامیدنی . نیاشامیدنی . غیرمشروب . غیرقابل شرب . که از در نوشیدن نیست . که نوشیدن را نشاید. که نتوان یا نباید آن را آشامید.
نانیوشیدنیلغتنامه دهخدانانیوشیدنی . [ نیو دَ ] (ص لیاقت ) ناشنیدنی . که از در نیوشیدن نیست . || نشنودنی . ناپذیرفتنی . غیرقابل قبول . مقابل نیوشیدنی . رجوع به نیوشیدنی شود.
نانوشیدنیلغتنامه دهخدانانوشیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) ناآشامیدنی . نیاشامیدنی . غیرمشروب . غیرقابل شرب . که از در نوشیدن نیست . که نوشیدن را نشاید. که نتوان یا نباید آن را آشامید.
نانوشیدنیلغتنامه دهخدانانوشیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) ناآشامیدنی . نیاشامیدنی . غیرمشروب . غیرقابل شرب . که از در نوشیدن نیست . که نوشیدن را نشاید. که نتوان یا نباید آن را آشامید.