نامی خلجستانیلغتنامه دهخدانامی خلجستانی . [ ی ِ خ َ ل َ ج ِ ](اِخ ) (میرزا...) عبداﷲ، متخلص به نامی . از شاعران قرن سیزدهم و معاصر با محمدشاه قاجار است . هدایت آرد: «در عهد دولت خاقان مغ
ستانلغتنامه دهخداستان . [ س ِ ] (ص ، ق ) برپشت خوابیده . (برهان ). پشت بازافتاده و به پشت خوابیده . (آنندراج ). بازخفته بقفا. (حفان ). بر قفا خفته . (صحاح الفرس ). برپشت غلطیدن
خلجلغتنامه دهخداخلج . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از ایلات است که مسکن آنها در خلجستان قم می باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). بنابر قول انجمن آرای ناصری : نام طایفه ای از اتراک و در
بازولغتنامه دهخدابازو. (اِ) قسمتی از دست است که از دوش تا آرنج را شامل است ، در اوستا بازو ، درسانسکریت با هو «بارتولمه 956» در گیللی بازوء ، یرنی و نطنزی بازو «ک ، 1 ص 338»، دز
خلجستانلغتنامه دهخداخلجستان . [ خ َ ل َ ج ِ ] (اِخ ) نام یکی از بلوکات قم در جنوب غربی شهر قم است . این بلوک در ناحیه ٔ کوهستانی پرآبی واقع است که عده ٔ قرای آن 77 و جمعیت آن هفده
خجستانیلغتنامه دهخداخجستانی . [ خ ُ ج ِ ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲ. از امراء طاهریه بود و بعد از انقراض طاهریان بدست صفاریه او بخدمت صفاریه پیوست و از حسن تدبیر و فرط کفایت خود بمقامات