نامرغوبلغتنامه دهخدانامرغوب . [ م َ ] (ص مرکب ) چیزی که پسندیده نباشد. نامقبول . که بدان رغبت نیست . که مورد میل و رغبت و پسند واقع نشود. || پست . کم بها. (ناظم الاطباء).- جنس نامرغوب ؛ متوسط و ارزان قیمت . که عالی و خوب و بی عیب نیست .
نامرغوبدیکشنری فارسی به انگلیسیbase, bastard, cheap, cheap-jack, coarse, low-grade, miserable, second-class, second-rate
نامرغوبلغتنامه دهخدانامرغوب . [ م َ ] (ص مرکب ) چیزی که پسندیده نباشد. نامقبول . که بدان رغبت نیست . که مورد میل و رغبت و پسند واقع نشود. || پست . کم بها. (ناظم الاطباء).- جنس نامرغوب ؛ متوسط و ارزان قیمت . که عالی و خوب و بی عیب نیست .
نامرغوبدیکشنری فارسی به انگلیسیbase, bastard, cheap, cheap-jack, coarse, low-grade, miserable, second-class, second-rate
نامرغوبلغتنامه دهخدانامرغوب . [ م َ ] (ص مرکب ) چیزی که پسندیده نباشد. نامقبول . که بدان رغبت نیست . که مورد میل و رغبت و پسند واقع نشود. || پست . کم بها. (ناظم الاطباء).- جنس نامرغوب ؛ متوسط و ارزان قیمت . که عالی و خوب و بی عیب نیست .
نامرغوبدیکشنری فارسی به انگلیسیbase, bastard, cheap, cheap-jack, coarse, low-grade, miserable, second-class, second-rate