ترمزیلغتنامه دهخداترمزی . [ ] (اِ) بهار عجم و آنندراج بیت زیر را از سیفی شاهد این کلمه آورده اند بدون معنی کردن کلمه ، و ظاهراً آوندی است شراب را : یک ترمزی شراب که خوردم حکیم وا
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن نصرالترمذی مکنی به ابوجعفر از فقهای شافعی بود که در زمان خویش از فقهای شافعی کسی در دیانت و ورع و زهد بمانند او نبود. در بغداد
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ت َ رَ ] (اِخ ) محمدبن اسماعیل بن یوسف سلمی مکنی بابواسماعیل ترمذی متوفی 270 هَ . ق . و ابن اثیر در «الکامل » او راصاحب تصانیف شمرده است . (از هدیة ال
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ت َ م َ ] (اِخ ) احمدبن الحسن بن جُنَیدب مکنی به ابوالحسن از حفاظ بود بشام و عراق سفر کرد و در مصر از سعیدبن حکیم بن ابی مریم و کثیربن عفیر و در شام ا
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ت َ م َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن حسن (یاحسین )بن شیرالمؤذن الحکیم الترمذی الصوفی مکنی به ابوعبداﷲ از بزرگان مشایخ خراسان است از پدر خود و از قتیبةبن سع
ترمذیلغتنامه دهخداترمذی . [ ت َ م َ ] (اِخ ) محمدبن عیسی بن سورةبن موسی بن ضحاک سلمی ضریر بوغی ترمذی ،حافظ مشهور، مکنی بابی عیسی . یکی از امامانی است که در علم حدیث به آنان اقتدا
تابش ترمزیbremsstrahlungواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که از کُند شدن سریع ذرات باردار حاصل میشود
تکان ترمزیbraking nodواژههای مصوب فرهنگستانحرکت روبهپایین دماغة هواگرد در هنگام ترمزگیری یا حرکت روبهبالای دماغه در هنگام رها کردن ترمز
کچلی ترمزیbrake skid wear, flat spot wear, flat spot 2واژههای مصوب فرهنگستانرفتگی موضع مشخصی از سطح رویه
کنش ترمزی باندrunway braking action, brake action, braking action, BA, BRAواژههای مصوب فرهنگستانمیزان چسبندگی احتمالی تایر چرخهای هواگرد به سطح باند پرواز در هنگام حرکت
ترمز اضطراری لوکوموتیوemergency locomotive brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که لوکوموتیوران در مواقع اضطراری میکشد تا سرعت لوکوموتیو را کاهش دهد یا آن را متوقف کند
ترمز برقیمکانیکیelectro-mechanical brake, EM brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که نیروی آن را نیروی محرکۀ موتور الکتریکی یا نیروی مغناطیسی تأمین میکند
ترمز خودکارautomatic brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که چنانچه لولۀ آن قطع شود، بهصورت خودکار عمل میکند
ترمز دوگانهempty/ load brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی ویژۀ برخی واگنهای باری که براساس پر یا خالی بودن واگن دو نوع ترمزگیری را امکانپذیر میسازد
ترمز قدرتیpower brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی ترکیبی که با هوای فشرده یا سامانهای غیردستی کار میکند و بهصورت دستی یا بادی یا برقی واپایش میشود