تشذیذلغتنامه دهخداتشذیذ. [ ت َ ] (ع مص ) تنها و نادر کردن آن را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تنها و نادر کردن کاری را. (آنندراج ).
اشذاذلغتنامه دهخدااشذاذ. [ اِ ] (ع مص ) سخن نادر گفتن . (منتهی الارب ). اَشَذَّ الرجل ؛ جاءبقول شاذّ نادّ. (اقرب الموارد). اَشَذَّ الشی َٔ؛ یکسر کرد آنرا و بنهایت رسانید آنرا. (م
رضاقلی میرزالغتنامه دهخدارضاقلی میرزا. [ رِ ق ُ ] (اِخ ) فرزند نادرشاه افشار است و بسال 1161 هَ . ق . کشته شده است . هنگامی که نادربه هندوستان می رفت رضاقلی خان را به نیابت سلطنت برگزید
طهماسبلغتنامه دهخداطهماسب . [ طَ ] (اِخ ) (شاه طهماسب دوم ) ابن شاه سلطان حسین صفوی . وی دهمین پادشاه از پادشاهان سلسله ٔ صفویه بوده و از سال 1135 تا 1144 هَ . ق . پادشاهی کرده اس
نادرشاه افشارلغتنامه دهخدانادرشاه افشار. [ دِ هَِ اَ ] (اِخ ) سرسلسله ٔ پادشاهان افشاریه ٔ ایران است . وی در 28 محرم سال 1100 هَ . ق . درناحیه ٔ دستگرد از توابع دره گز متولد شد، پدر او ا