نأفلغتنامه دهخدانأف . [ ن َءْف ْ ] (ع مص ) کوشیدن . جِدّ. (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد). کوشش کردن . (ناظم الاطباء). || خوردن . (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد) (
نافهفرهنگ انتشارات معین(فِ) [ په . ] (اِ.) 1 - ناف آهوی مشک . 2 - ماده ای که در ناف آهوی مشک جمع می شود.
بغاتفرهنگ انتشارات معین(بُ) [ ع . بغاة ] (ص .) جِ باغی .1 - سرکشان ، ناف رمانان . 2 - کسانی از پیروان اسلام که ضد معصومین قیام نمایند، مانند خوارج .
حمزةلغتنامه دهخداحمزة. [ ح َ زَ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب بن هاشم . عم النبی (ص ). قال ابوعبید: و له عقب .(صبح الاعشی ج 1 ص 359). حمزه یکی از صحابه ٔ کرام و عموی بزرگوار حضرت رسول
پروانهفرهنگ انتشارات معین(پَ نِ) (اِ.) 1 - نام عمومی هر یک از تیرة پروانگان جزو ردة حشرات که گونه و اقسام متعدد دارد. 2 - پروانک ، جانوری درنده شبیه شغال که به دنبال شیر حرکت می کند و ب