نازیسملغتنامه دهخدانازیسم . (اِخ ) مرام ونظرات حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که بنیان گذارش هیتلر بود. رجوع به ناسیونال سوسیالیست شود. || اصول و نظرات اقتصادی و سیاسی این حزب . رجو
نازیسمفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) اصول و عقاید حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که آمیزه ای بوده است از فاشیسم ایتالیا، ناسیونالیسم قدیم آلمان ، میلیتاریسم و خشن ترین نوع دیکتاتوری و ا
نازیسمفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمرام و خط مشی حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان که برپایۀ انحصارطلبی اقتصادی دولت، ناسیونالیسم افراطی، و نژادپرستی استوار بود.
نازیسمNazismواژههای مصوب فرهنگستانمرام سیاسی هیتلر که به برتری نژادی آلمانیها و ایجاد نظم نو جهانی و استفاده از تبلیغات سیاسی معتقد است
نازیستلغتنامه دهخدانازیست . (اِخ ) عضو حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان . || آنکه به نازیسم معتقد است . رجوع به نازیسم شود.
نازیستنلغتنامه دهخدانازیستن . [ ت َ ] (مص منفی ) نزیستن . زندگی نکردن . مردن . نماندن . زنده نماندن : چه خوش گفت لقمان که نازیستن به از سالها بر خطا زیستن .سعدی .
نازیستنیلغتنامه دهخدانازیستنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) که ماندنی نیست . که زنده ماندنی نیست . که مردنی است . رجوع به زیستن و زیستنی شود.