نازکیلغتنامه دهخدانازکی . [ زُ ] (حامص ) نرمی . ملایمت . (ناظم الاطباء) : تا بر تو برگ گل نزند دست روزگاربختت بپروراند در ناز و نازکی . سوزنی . || باریکی . || دقت . (ناظم الاطباء
نازکی استرآبادیلغتنامه دهخدانازکی استرآبادی . [ زُ ی ِ اِ ت ِ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است . سام میرزا آرد: «ازاولاد حافظ سعد است مردی عاشق پیشه و دل ریش و در سلوک درویشی است ». او راست :
نازکی تبریزیلغتنامه دهخدانازکی تبریزی . [ زُ ی ِ ت َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است . سام میرزا صفوی آرد: «به تاج دوزی مشغول است » . او راست :داغ بر دست خود آن سیم بدن می سوزدداغ او می
نازکی خراسانیلغتنامه دهخدانازکی خراسانی . [ زُ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) نازک خراسانی . از شاعران قرن دهم و معاصر با جامی است . امیر علیشیر آرد: «درویش نازک [ در نسخه ٔ ترکی ، نازکی ] از جمله ٔ آ
نازکی مراغه ایلغتنامه دهخدانازکی مراغه ای . [ زُ ی ِ م َ غ َ ] (اِخ ) مؤلف دانشمندان آذربایجان به نقل از منتخب التواریخ آرد: از سخنوران قرن ششم هجری بوده ، اشعار ذیل از قصیده ای است که د
نازکی نهاوندیلغتنامه دهخدانازکی نهاوندی . [ زُ ی ِ ن َ وَ ] (اِخ ) از شاعران اواخر قرن دهم است . صادقی کتابدار آرد: «عجب شاعری تند بدیهه بود و عجب تر آنکه شصت ویک جلد کتاب تصنیف کرده ولی
نازکی استرآبادیلغتنامه دهخدانازکی استرآبادی . [ زُ ی ِ اِ ت ِ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است . سام میرزا آرد: «ازاولاد حافظ سعد است مردی عاشق پیشه و دل ریش و در سلوک درویشی است ». او راست :
نازکی تبریزیلغتنامه دهخدانازکی تبریزی . [ زُ ی ِ ت َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است . سام میرزا صفوی آرد: «به تاج دوزی مشغول است » . او راست :داغ بر دست خود آن سیم بدن می سوزدداغ او می
نازکی خراسانیلغتنامه دهخدانازکی خراسانی . [ زُ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) نازک خراسانی . از شاعران قرن دهم و معاصر با جامی است . امیر علیشیر آرد: «درویش نازک [ در نسخه ٔ ترکی ، نازکی ] از جمله ٔ آ
نازکی مراغه ایلغتنامه دهخدانازکی مراغه ای . [ زُ ی ِ م َ غ َ ] (اِخ ) مؤلف دانشمندان آذربایجان به نقل از منتخب التواریخ آرد: از سخنوران قرن ششم هجری بوده ، اشعار ذیل از قصیده ای است که د
نازکی نهاوندیلغتنامه دهخدانازکی نهاوندی . [ زُ ی ِ ن َ وَ ] (اِخ ) از شاعران اواخر قرن دهم است . صادقی کتابدار آرد: «عجب شاعری تند بدیهه بود و عجب تر آنکه شصت ویک جلد کتاب تصنیف کرده ولی