۱. حیله؛ نیرنگ؛ مکر؛ ناکرد.
۲. (صفت) حیلهگر؛ مکار.
〈 نارو زدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] حیله کردن؛ نیرنگ زدن؛ خیانت کردن به کسی.
۱. متقلب، مکار، نادرست، ناروزن
۲. حقه، حیله، فریب، مکر، ناجوانمردی، نیرنگ
۳. ناراهوار ≠ درستکار
betrayal, duplicity