دارالضیافهلغتنامه دهخدادارالضیافه . [ رُض ْ ضی ف َ ] (ع اِ مرکب ) مهمانخانه . جای پذیرایی از مهمان . (ناظم الاطباء). مضیف .
دارالضیافهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجای پذیرایی از مهمانان؛ جایی که در آن مهمانان را پذیرایی کنند؛ مهمانخانه؛ مهمانسرا.
نارالقریلغتنامه دهخدانارالقری . [ رُل ْ ق ِ را ] (ع اِ مرکب ) آتشی بود که اعراب شبانگاه می افروختند راهنمائی میهمانان خود را. و نام دیگرش نارالضیافة است . رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 1
دارالضیافهلغتنامه دهخدادارالضیافه . [ رُض ْ ضی ف َ ] (ع اِ مرکب ) مهمانخانه . جای پذیرایی از مهمان . (ناظم الاطباء). مضیف .
درب جوبارهلغتنامه دهخدادرب جوباره . [ دَ ب ِ رَ ] (اِخ ) (مناره های ... یا دو منار دارالضیافه ) نام دو منار از قرن هشتم هجری است . در اصفهان که از بقایای سر در ساختمانی از آن قرن است
استیرلینگلغتنامه دهخدااستیرلینگ .[ اِ ] (اِخ ) نام کرسی کنت نشین موسوم بهمین اسم میباشد در سمت یمین ، مقابل نهر فورث (که پلی هم دارد) و برابر خط آهن ادینبورگ وکلاسکو بکنتی پرت ، در ج