ناتافرهنگ نامها(تلفظ: nātā) (نا = (پیشوند نفی) + تا = نظیر ، مانند ، لنگه) ، بینظیر ، بیمانند ، بی همتا .
ناطعلغتنامه دهخداناطع. [ طِ ] (ع ص ) آنکه با دندان های پیشین می خورد. (ناظم الاطباء) . || که لقمه را قطع کندو به خوان بازگرداند. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). که لقمه ٔ گاززد
الناتانلغتنامه دهخداالناتان . [ ] (اِخ ) یعنی کسی که خداوند او را عطا فرموده است ، چهار تن به این نام بوده اند:نخست پدر مادر (جد مادری ) یهویاکین که از جانب یهویاقیم برای معذب ساخت
ناتابیدهلغتنامه دهخداناتابیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نتابیده . که تاب داده و تابیده نیست . مقابل تابیده . رجوع به تابیده شود.
ناتاب دادهلغتنامه دهخداناتاب داده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نتافته . نتابیده . که تابیده نشده است . که پیچیده نشده است . مقابل تابداده . رجوع به تابداده شود.
ناتابلغتنامه دهخداناتاب . (ن مف مرکب ) نتابیده . تافته نشده . (ناظم الاطباء). ناتابیده . ناتابداده . || (نف مرکب ) سست . ناتوان . ضعیف . (ناظم الاطباء).