نابردبارلغتنامه دهخدانابردبار. [ ب ُ ] (ص مرکب ) ناشکیبا. بی صبر. بی تحمل . (ناظم الاطباء). غیرمتحمل . بی حلم . غیرحلیم . بی حوصله . سبکسر : شنیدم همه پوزش نابکارچه گفت آن جهانجوی ن
نابردباریلغتنامه دهخدانابردباری . [ ب ُ ] (حامص مرکب ) مقابل بردباری . خلاف حلم . تیزمغزی . آتش سری .
نابردباریلغتنامه دهخدانابردباری . [ ب ُ ] (حامص مرکب ) مقابل بردباری . خلاف حلم . تیزمغزی . آتش سری .
نابردباری لاکتوزی تکوینیdevelopmental lactose intoleranceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نابردباری لاکتوزی بهعلت تکوین ناقص فعالیت زیمایۀ لاکتاز در سهماهۀ سوم بارداری
نابردباری لاکتوزی ثانویهsecondary lactose intolerance, late onset lactose intolerance, adult onset lactose intoleranceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نابردباری لاکتوزی که بهعلت غیرفعال شدن لاکتاز براثر بیماری یا التهابهای رودهای ایجاد میشود و موقتی است
نابردباری لاکتوزی مادرزادcongenital lactose intoleranceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نابردباری لاکتوزی بسیار نادر که علت ژنشناختی دارد و فرد مبتلا به آن باید از مصرف شیر بهطورکلی اجتناب کند
جانشین شیرmilk substituteواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای برای تغذیۀ شیرخواران یا افرادی که نابردباری لاکتوزی دارند