نابخشودنیلغتنامه دهخدانابخشودنی . [ ب َ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل بخشودن نیست . که قابل عفو نیست . نه ازدر بخشودن . مقابل بخشودنی .
نابخشیدنیلغتنامه دهخدانابخشیدنی . [ ب َ دَ ] (ص لیاقت ) که بخشیدنی نیست . که ازدر بخشیدن نیست . مقابل بخشیدنی .
لایغفرلغتنامه دهخدالایغفر. [ ی ُ ف َ ] (ع ص مرکب ) (از: لا + یغفر) نابخشودنی . نیامرزیدنی . که آمرزیده نتواند شد.- ذَنب لایغفر ؛ گناه نابخشودنی . بزه غیر قابل بخشش .
یغفرلغتنامه دهخدایغفر. [ ی ُ ف َ ] (ع فعل ) بخشوده می شود. بخشودنی .- ذنب لایغفر ؛ گناه نابخشودنی . (یادداشت مؤلف ).
تنافورفرهنگ انتشارات معین(تَ فُ) [ په . ] (اِ. ص .)=تناپور. تناپوهر: در دین زرتشتی نام گناهی است که گناهکار مرتکب آن نمی تواند از پُل چینود بگذرد، گناه نابخشودنی .
تنافورفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. گناه؛ بزه.۲. گناه نابخشودنی.۳. (اسم، صفت) کسی که بهواسطۀ ارتکاب گناه محکوم شده باشد.