نااندیش اندازلغتنامه دهخدانااندیش انداز. [ اَ اَ ] (ص مرکب ) نااندیش که بدیهه باشد. (دساتیر) . نااندیشنده . بدیهه گو.
نااندیشلغتنامه دهخدانااندیش . [ اَ ](ص مرکب ) به معنی بدیهه باشد. یعنی ظاهر و روشن که احتیاج به فکر ندارد، چنانکه گویند روز روشن است و شب تاریک . (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ).
نااندیشلغتنامه دهخدانااندیش . [ اَ ](ص مرکب ) به معنی بدیهه باشد. یعنی ظاهر و روشن که احتیاج به فکر ندارد، چنانکه گویند روز روشن است و شب تاریک . (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ).