ناانجاملغتنامه دهخداناانجام . [ اَ] (ص مرکب ) ابدالاباد. روزی که به انجام نرسد. ترجمه ٔ ابدالاباد است یعنی روزی که انتهاپذیر نباشد، از طرف مستقبل . (انجمن آرای ناصری ). بی پایان .
ناانداملغتنامه دهخدانااندام . [ اَ ] (ص مرکب ) ناموزون و بی انتظام و نامعتدل ، و آن را بی اندام نیز گویند. (از آنندراج ) (انجمن آرا). بی اندام . غیرموزون . نامتناسب . بی تناسب . بی
ننجامیدنلغتنامه دهخداننجامیدن .[ ن َ دَ ] (مص منفی ) نینجامیدن . ناانجامیدن . مقابل انجامیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به انجامیدن شود.
ناجزانجاملغتنامه دهخداناجزانجام . [ ج ُ اَ ] (ص مرکب ) نامتناهی . الی غیرالنهایه . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). بی نهایت . بی حد. (ناظم الاطباء). از برساخته های فرقه ٔ آذر کی
ناانداملغتنامه دهخدانااندام . [ اَ ] (ص مرکب ) ناموزون و بی انتظام و نامعتدل ، و آن را بی اندام نیز گویند. (از آنندراج ) (انجمن آرا). بی اندام . غیرموزون . نامتناسب . بی تناسب . بی