میونلغتنامه دهخدامیون . [ م َ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ی ن ) (آنندراج ). دروغگو. (ناظم الاطباء). سخت دروغزن . (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ).
میونلغتنامه دهخدامیون . [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ مین ، به معنی دروغ . (آنندراج ).
میونلغتنامه دهخدامیون . [ م َ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ی ن ) (آنندراج ). دروغگو. (ناظم الاطباء). سخت دروغزن . (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ).
میونلغتنامه دهخدامیون . [ م ُ ] (ع اِ) ج ِ مین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ مین ، به معنی دروغ . (آنندراج ).
نوترینوی میونیmuon neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه میون، نسل دوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد