میوللغتنامه دهخدامیول . [ م ُ ] (ع مص ) مایل به غروب شدن آفتاب یا فروافتادن از میانه ٔ آسمان . || به میانه ٔ راه رفتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
میولهلغتنامه دهخدامیوله . [ م َی ْ وَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش اسدآباد شهرستان همدان ، واقع در 35هزارگزی شمال باختری اسدآباد با 495 تن سکنه . آب آن از قنات و راه
میولةلغتنامه دهخدامیولة. [ م ُ ل َ ] (ع مص ) برگردیدن . || خمیدن . (آنندراج ). رجوع به میل و ممال و ممیل و تمیال و میلان و میلولة شود.
میولهلغتنامه دهخدامیوله . [ م َی ْ وَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش اسدآباد شهرستان همدان ، واقع در 35هزارگزی شمال باختری اسدآباد با 495 تن سکنه . آب آن از قنات و راه