میل جنسی پاسخیresponsive sexual desireواژههای مصوب فرهنگستانمیل جنسی در زنانی که در یک رابطۀ درازمدت، میل جنسی خودبرانگیخته در آنها نیست یا کم است، اما با برانگیختگی در یک زمینۀ عاشقانه، این میل در آنها ایجاد میشود
میل جنسیsexual desireواژههای مصوب فرهنگستانتمایل توأم با آگاهی ذهنی برای کسب رضایت جنسی بدون در نظر گرفتن فعالیت جنسی
اختلالات اوجکامشorgasmic disordersواژههای مصوب فرهنگستانهریک از اختلالات مربوط به میل جنسی یا تغییرات روانکاراندامشناختی در چرخۀ پاسخ جنسی که سبب فشار روانی منفی و مشکلات فردی میشود
ترلغتنامه دهخداتر. [ ت َ ] (ص ) نقیض خشک باشد. (برهان ). آب رسیده . (فرهنگ رشیدی ). ضد خشک . (انجمن آرا). آبدار. (آنندراج ). چیزی که دارای بلّت باشد. مقابل خشک . نمدار و مرطوب
پرلغتنامه دهخداپر. [ پ َ/ پ ِرر ] (اِ) قصبه و انبوبه و نای گونه ای شاخی ، که بر آن چیزهای خرد چون مو رسته و تن و بال پرندگان بدان پوشیده است . ریش . || بال و پر. (برهان ). جنا