میلکلغتنامه دهخدامیلک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزارعی بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع در 39هزارگزی شمال برازجان با 107 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن مالرو است . (از ف
میلکلغتنامه دهخدامیلک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقعدر 38هزارگزی شمال باختری معلم کلایه . با 202 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن
میلکلغتنامه دهخدامیلک .[ ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل ، واقع در 21 هزارگزی ده دوست محمد با 1991 تن سکنه . آب آن از هیرمند و راه آن مالرو است . ساکنان از طا
میلکلغتنامه دهخدامیلک . [ ل َ ] (اِ مرکب ) پارچه ای که از شهر نوشاد آرند. (غیاث ) (آنندراج ). پارچه ای است ستبر. (یادداشت لغت نامه ) : طبع صوفی کرد او را به میلکی خشنود کردند. (
میلکهلغتنامه دهخدامیلکه . [ ک َ ](اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 20 هزارگزی جنوب کوزران با 250 تن سکنه . آب آن از چاه و چشمه و راه آن مالرو است . در سه
میلکیلغتنامه دهخدامیلکی . [ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی شهرستان لار، واقع در 4هزارگزی باختری گاوبندی با 210 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن ماشین رو است
میل میلکلغتنامه دهخدامیل میلک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد، واقع در 17هزارگزی باختر زاغه با 118 تن سکنه . آب آن از سراب میل میلک و چشمه و راه
عروسک میلَکیstick puppetواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عروسک میلهای ساده که در آغاز برای به نمایش درآوردن داستانهای حضرت مسیح از آن استفاده میکردند
میلکهلغتنامه دهخدامیلکه . [ ک َ ](اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 20 هزارگزی جنوب کوزران با 250 تن سکنه . آب آن از چاه و چشمه و راه آن مالرو است . در سه
میلکیلغتنامه دهخدامیلکی . [ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی شهرستان لار، واقع در 4هزارگزی باختری گاوبندی با 210 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن ماشین رو است
میل میلکلغتنامه دهخدامیل میلک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد، واقع در 17هزارگزی باختر زاغه با 118 تن سکنه . آب آن از سراب میل میلک و چشمه و راه