دیکشنری عربی به فارسی
کشيدن , هل دادن , حمل کردن , کشش , همه ماهيهايي که دريک وهله بدام کشيده ميشوند , حمل ونقل , روزبيکاري , تعطيل , روز تعطيل , تعطيل مذهبي , اهرم , ديلم , اهرم کردن , بااهرم بلند کردن , بااهرم تکان دادن , تبديل به اهرم کردن , شاهين , ميله , ميله اهرم , عقب نشيني , پس زني , پس رفت کردن , بازگشت , فترت ,