میشی جان سفلیلغتنامه دهخدامیشی جان سفلی . [ ن ِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستاق بخش خمین شهرستان محلات ، واقع در یک هزارگزی شمال خاوری خمین با 800 تن جمعیت . آب آن از قنات و راه
میشی جان علیالغتنامه دهخدامیشی جان علیا. [ ن ِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستاق بخش خمین شهرستان محلات ، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری خمین با 1216 تن سکنه . آب آن از سه رشته قنات و
میشیلغتنامه دهخدامیشی . (اِخ ) آدم نزد مجوس . میشه . مقابل میشانه ، حوا. و گویند آن دو از گیاه ریباس از نطفه ٔکیومرث زادند. (مفاتیح ). همسر یا رفیق میشانه . (از یادداشت مؤلف ).
میشیلغتنامه دهخدامیشی . (اِخ ) دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس ، واقع در 96هزارگزی جنوب میناب با 150 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغر
میشی جان علیالغتنامه دهخدامیشی جان علیا. [ ن ِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستاق بخش خمین شهرستان محلات ، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری خمین با 1216 تن سکنه . آب آن از سه رشته قنات و
خیزآبلغتنامه دهخداخیزآب . (اِخ ) دهی است از دهستان حمزه نو بخش خمین شهرستان محلات . واقع در 17 هزارگزی شمال خمین و دارای 205 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه
موسیلغتنامه دهخداموسی . (اِخ ) در شواهد زیرین بر وزن «طوسی » آمده است و مراد همان موسی [ سا ] موسی بن عمران است : موسی ّ زمان را تو یکی شهره عصائی وانکه نشناسند که حضمان عقلااند
ضحاکلغتنامه دهخداضحاک . [ ض َح ْ حا ] (اِخ ) بیوراسب . بیوراسف . اژی دهاک . اژدهاک . اژدها. (فردوسی ). اژدهافش . اژدهادوش . (فردوسی )... ماردوش . پادشاه داستانی که پس از جمشید ب