میزان الرطوبةلغتنامه دهخدامیزان الرطوبة. [ نُرْ رُ ب َ] (ع اِ مرکب ) میزان الرطوبه . نم سنج . (لغات فرهنگستان ). رجوع به نم سنج شود.
میزان القوهلغتنامه دهخدامیزان القوه . [ نُل ْ ق ُوْ وَ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) دستگاهی که با آن قوه ٔ اشیا را سنجند. (یادداشت مؤلف ).نیروسنج . (لغات فرهنگستان ). رجوع به نیروس
میزان المطرلغتنامه دهخدامیزان المطر. [نُل ْ م َ طَ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) باران سنج . رجوع به باران سنج شود.
نم سنجلغتنامه دهخدانم سنج . [ ن َ س َ ] (اِ مرکب ) میزان الرطوبة. (لغات فرهنگستان ). ابزاری که جهت سنجش مقدار رطوبت هوا به کار می رود. یک نمونه از این ابزار نم سنج موئی است . در س
مرطابلغتنامه دهخدامرطاب . [ م ِ ] (ع اِ) رطوبت سنج . میزان الرطوبة. (در اصطلاح امروزین عرب زبانان ).
لسانلغتنامه دهخدالسان . [ ل ِ ] (ع اِ) زبان . زفان . مفصل . مِذرَب . (منتهی الارب ). گوشت پاره ٔ متحرکی که درون دهان واقع است : به لسانش نگر که چون بلسان روغن دیریاب میچکدش . خا
رطوبت سنجلغتنامه دهخدارطوبت سنج . [ رُ ب َ س َ ] (نف مرکب ) رطوبت سنجنده . که رطوبت را بسنجد. || (اِ مرکب )(اصطلاح فیزیک ) آلاتی را گویند که برای تعیین درجه ٔ رطوبت هوا (فشار بخار آب