10923 مدخل
= امیر〈 میر شب: [قدیمی] شبگرد؛ عسس.
۱. مرگ، موت ۲. امیر ۳. ژنرال، سردار، صاحبمنصب ۴. پیشوا، رئیس
fatality, headman
مرتعی جنگلی در شمال نارنج بن چالوس
بزرگ،مسئول،سید:میراب،میر غضب،میرولد، میربها، میرزا، میردوماد
(اِ.) 1 - امیر، پادشاه . 2 - رییس ، سالار.
در گویش گنابادی به مادر گفته میشود ، مسئول تقسیم سهم آب
۱از محله های قدیمی شهرستان ساری ۲از بناهای مربوط به مرعشیان ...
فرزند میر نصیرالدین فرزند میرکمال الدین فرزند میر قوام ...
ماه یازدهم تبری
از محله های قدیمی شهرستان ساری
میر
میر سیاه